من هم
از تقدیر میترسم
از تقدیری که مرا با تو گره زد
ما را با هم چرخاند
وابسته کرد
دلبسته کرد
تورا برای من
نه برای من
و من را نه به نام تو...
من از تقدیر بیزارم
از این که تو را بی قرار من،
اما وادارت به اقرار و قسم، به انکار من می کند
از خودم دلگیرم
که
تا هستم، نمیتوانم نباشم برای تو
باید نباشم، تا نباشم...!
۳۰ دی ۹۵
نبـاشــے...برچسب : نویسنده : 6000000 بازدید : 75